مد و پوشاک

مد و پوشاک ایران و جهان

مد و پوشاک

مد و پوشاک ایران و جهان

ویژگی ارتباط بادیگران را برچه اساسی می گذارید؟

 ملاک ارتباط با دیگران را بر چه اساسی می گذاری ؟
همانطور که قبلا هم خدمت دوستان عزیزی که این وبلاگ را مطالعه می کنند عرض کردم آنچه در این وبلاگ می خوانید نظرات شخصی خود بر اساس تجربیاتی است که در ارتباط با دیگران و اتفاقات پیرامونم برایم پیش می آید می باشد و اگر مطلبی را از جایی بگیرم حتما ذکر می کنم .
 ملاک ارتباط با دیگران را بر چه اساسی می گذاری ؟

همانطور که قبلا هم خدمت دوستان عزیزی که این وبلاگ را مطالعه می کنند عرض کردم آنچه در این وبلاگ می خوانید نظرات شخصی خود بر اساس تجربیاتی است که در ارتباط با دیگران و اتفاقات پیرامونم برایم پیش می آید می باشد و اگر مطلبی را از جایی بگیرم حتما ذکر می کنم .


امروز به این فکر می کردم چرا ما آدمها را مثل خیار و گوجه سوا می کنیم به بعضی ها نزدیک می شیم و از بعضی ها دوری می کنیم ، کسانی را گرامی می داریم و به گروهی بی توجهی می کنیم و خلاصه کلی تفاوت قائلیم ، اگر بخوام اول از خودم شروع کنم ، من کسانی را که مایه آرامشم هستند در هر طبقه ای از جامعه که باشند دوست دارم فامیل و یا هر کی از هر جا ،برام فرق نمی کنه بی سواده ، به قولی بی کلاسه ، چه می پوشه ، چه می خوره و ...حالا این آرامش چی هست که در پایان مطالبم براتون می گم .


شاید برای شما هم پیش اومده بعضی ها وقتی کنارشون هستی شاید خیلی خیلی متدین باشند و بسیاری از صفات ناپسند را نداشته باشند اما همین که تو را از خودشون نمی دونند اینها تصور باطل ظاهر مثبتشون کورشون کرده ،به تو بد می  گذره چیزی هم نمی گن اما انسان از انجا که اشرف مخلوقات است همه چیز را از روی احساس و قلب خود درک می کنه پس راحت نیستم و ارتباطم خود به خود با اینا کم رنگه .


بعضی ها هم از غرور بی جایی که دارن و خودشون را بالاتر و برتر از من می بینند ، هر کاری می کنند تا خاص جلوه کنند به هر کاری دست می زنن که ثابت کنن فرق دارن و هیجان پوچ و تو خالی که ازخودشون نسبت به موقعیتشون دارن حالم رو بد  می کنند ، حرف ها و عملشون و نوع نگاه این افراد آرامش را از وجودم دور می کنه و دوری از اینها را ترجیح می دم .


و اما دسته دیگه اونهایی هستند که نمی تونند حال خوب تو رو ببینند حسادتی که در وجودشون هست ناخودآگاه به تو انتقال پیدا می کنه ، کنارت هستند ولی وقتی تو رو ناراحت ببینند وقتی بدونند موفق نیستی و ...


گروهی هم هستند که اصلا خود فاصله اند دروغ گویی ، سخن چینی ، غیبت و مسخره کردن دیگران و هزاران عیب دیگه که متاسفانه از خودشون معلوم نیست ولی باعث می شن که حس خوبی نسبت بهشون نداشته باشم چون تصور اینکه همچین دیدگاهی رو هم از من داشته باشند حالم خراب می شه .


اما آرامش ، آرامش با یاد خدا در ما ایجاد می شود اما چون اصل ما از خداست هر کسی که این آرامش را به تو هدیه کند همان کسی است که به اصل خود یعنی خدا نزدیک شده و یا لااقل در این مسیر در حال حرکته شاید درد دل کنه اما تو به حساب غیبت نمی زاری چون قلبت بهت می گه این فرق داره شاید بخشنده نباشه اما تو به حساب خساستش نمی زاری چون وضعشو می دونی شاید بترسه اما تو می دونی این ترس از شرایطشه و خلاصه اون حسی که تو ازش می خوای به تو می ده همراهیت می کنه و از حرفات برداشت غلط نمی کنه ، محکومت نمی کنه چون درکت می کنه بهت گمان بد نمی بره بی خودی تهمت نمی زنه و بر مدار انصافه ، آبروی تو رو می خواد چون آبروداره ، دروغ بهت نمی گه چون تو رو مرهم خودش می دونه دلیلی نداره برات نقش بازی کنه ، بهتر بودنش رو پله ای نمی کنه که با تو ارتباط نداشته باشه ، رقابتی هم اگر با تو داشته باشه بر اساس خواست خداست نه اینکه داشته های خودشو به رخت بکشه و از نداشته هاش به تو حسادت کنه و آن آرامش خدایی در وجودش به تو منتقل می شه .

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.