کافئین چگونه حال و احوالمان را تغییر میدهد؟
کافئین هوشیاری را بالا میبرد و بسیاری از مردم با خوردن مواد غذایی که کافئین دارند تقویت روحیه میشوند و در انجام کارهای روزمره انرژی بالایی دریافت میکنند.
البته باید گفت: در کنار این مزیت، کافئین موجب اضطراب میشود. به طور کلی تأثیر کافئین بر حال انسان به این بستگی دارد که مصرف کننده چه انتظاری از خوردن آن دارد؟ میخواهد شاد شود؟ برای افزایش انرژی میخورد؟ به خوردن آن عادت کرده و اگر نخورد احساس بیماری میکند؟
می خواهم تلخ بنویسم.چون داروها اکثرأ تلخ هستند.
شین مثل:شعور!
شعور!یک کیمیای در زمان ما کم یاب.
یک حسرت و آه، وقتی از کسی ناامید میشوی!
شعور!طلای ناب زیبنده شخصیت آدمی.
نه یک ماسکِ متشخصانه بر چهره.
بیشعوری رنجی است برای مخاطب آدم بیشعور.
و یکی دیگه از اشتباهات ما آدمها از جایی شروع شد که توی گوشمون خوندن "دوستت دارم" رو زیاد نگید
کم کم باورمون شد که اگه کسی واسمون با ارزشه باید از کارها و رفتارامون بفهمه که دوسش داریم و ابدا نباید مستقیم اینو بهش بگیم...
ادامه مطلب ...
ﭘﺪﺭﯼ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﻣﺮﮒ ﺑﻪ ﻓﺮﺯﻧﺪﺵ ﮔﻔﺖ :
ﻓﺮﺯﻧﺪﻡ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺳﻪ ﻭﺻﯿﺖ ﺩﺍﺭﻡ. ﺍﻣﯿﺪﻭﺍﺭﻡ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﺳﻪ ﻭﺻﯿﺖ ﻣﻦ ﺗﻮﺟﻪ ﮐﻨﯽ!
1 ) ﺍﮔﺮ ﺧﻮﺍﺳﺘﯽ ﻣﻠﮑﯽ ﺑﻔﺮﻭﺷﯽ؛ ﺍﺑﺘﺪﺍ ﺩﺳﺘﯽ ﺑﻪ ﺳﺮ ﻭ ﺭﻭﯾﺶ ﺑﮑﺶ ﻭ ﺑﻌﺪ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﻔﺮﻭﺵ!
2 ) ﺍﮔﺮ ﺧﻮﺍﺳﺘﯽ ﻗﻤﺎﺭ ﺑﺎﺯﯼ ﮐﻨﯽ؛ ﺳﻌﯽ ﮐﻦ ﺑﺎ ﺑﺰﺭگ ترﯾﻦ ﻗﻤﺎﺭ ﺑﺎﺯ ﺷﻬﺮ ﺑﺎﺯﯼ ﮐﻨﯽ!
3 ) ﺍﮔﺮ ﺧﻮﺍﺳﺘﯽ ﺳﯿﮕﺎﺭ ﯾﺎ ﺍﻓﯿﻮﻧﯽ ﺷﺮﻭﻉ ﮐﻨﯽ؛ حتماً ﺑﺎ ﺁﺩﻡ ﺑﺰﺭﮔﺴﺎﻟﯽ ﺷﺮﻭﻉ ﮐﻦ!
ﻣﺪﺗﯽ ﭘﺲ ﺍﺯ ﻣﺮﮒ ﭘﺪﺭ، ﭘﺴﺮ ﺗﺼﻤﯿﻢ ﮔﺮﻓﺖ؛ ﺧﺎﻧﻪ ﭘﺪﺭﯼ ﺭﺍ ﺑﻔﺮﻭﺷﺪ؛
ادامه مطلب ...
یک کشیش، خود را شبیه به یک شخص فقیر و بی خانمان با لباسهای ژولیده در می آورد و روزی که قرار بوده اسمش به عنوان کشیش جدید یک کلیسای ده هزار نفری اعلام شود، با همین قیافه به کلیسا می رود.
خودش ماجرا را این طور تعریف می کند:
نیم ساعت قبل از شروع جلسه به کلیسا رفتم، به خیلی ها سلام کردم، اما فقط ۳ نفر از این همه جمعیت جواب سلام من را دادند... به خیلی ها گفتم، گرسنه هستم اما هیچ کس حاضر نشد یک دلار به من کمک کند... سپس وقتی رفتم در ردیف جلو بنشینم، انتظامات کلیسا از من خواست که از آن جا بلند شوم و به عقب برگردم...