کرفس در گذشته به عنوان یک سبزی، مخصوصا در فصل زمستان و بهار، کشت می شد. اعتقاد بر این بود که کرفس نقش مهمی در پاکسازی بدن ایفا می کند و به عنوان یک ماده سم زدای طبیعی محسوب می شد که می توانست بیماری را بهبود بخشد. همچنین به نظر می رسید دانه های گیاهی آن اثر ضد درد دارند. ادامه مطلب ...
زندگی گاهی رسیدن های به نرسیدن هاست
زندگی شاید پرواز پرنده ها بر لب دریاههاست
زندگی شاید سکوت عمیقی در ژرفای اقیانوس هاست
زندگی شاید گاهی پرواز گنجشگکی بر بام خانه ماههاست
زندگی شاید شمیم بوی خوش نسیمی از دور دست هاست
امروز در شهر تهران .بزرگراه امام علی ع دختر خانمی بالای پل می رود تا خود را
به پایین پرتاب و به زندگیش پایان دهد .
تا اینجا مشابه اتفاقاتی است که گهگاه در گوشه و کتار شهر شاهدیم .
به هر حال تصمیم به خودکشی ناشی از شرایط پیچیده روحی است که ریشه در
بسیاری مسایل دارد .
عشق انسانی بیش از آنکه هنر دلبری باشد، هنر دلداری است.
انگار هنر عاشقی بیشتر آدابدانی و نکتهسنجی در مقام پیوستن است، که باید دل محبوب را به دست آورد. هنر عاشقی شکل تعالییافتهی هنر شکار است، اما شکارِ دل. عاشق بر گِرد محبوبش میچرخد، میرقصد، پر میگشاید، نغمه سر میدهد تا جلوهی زیباییهایش نظر محبوب را جلب کند، و او را به پاسخ متقابل و متقارن برانگیزد. ظاهراً شیوهی دلربایی انسانها و سایر حیوانات تفاوت ساختاری بنیادینی ندارد. تفاوت اما در اخلاق عاشقی است. در قلمرو ما انسانها شکار دل محبوب به هر شیوهای روا نیست، شیوهای انسانی، عشقورزی در قلمرو اخلاق است- یا باید باشد
من فکر میکنم هر کدوم از ما درونمون حداقل یکی از شخصیتهای قصههای معروف رو داریم! مثلا کیه که از قصهی شازده کوچولو خوشش نیاد؟ میدونی چرا اینقدر دوسش داریم؟ شاید چون هممون عمیقا میدونیم توی این سیاره تنهاییم. همه درونشون با این تنهایی آشنا هستن و تلاش میکنن وزنش رو بندازن رو دوش یه گل لاغر مردنی و عمیقاً غم چهل و سه بار تماشا کردن غروب رو میفهمن! ادامه مطلب ...