مد و پوشاک

مد و پوشاک ایران و جهان

مد و پوشاک

مد و پوشاک ایران و جهان

حکایت

 گویند شیری در جنگل مریض بود. 
روباهی نزد او رفت و به او گفت: شفای سلطان در این است که یک گور خر شکار کنی و من با روده گور خر شما را مداوا می کنم. 
شیر گور خری را شکار کرد و شکم آن را پاره کرد گویند شیری در جنگل مریض بود. 

روباهی نزد او رفت و به او گفت: شفای سلطان در این است که یک گور خر شکار کنی و من با روده گور خر شما را مداوا می کنم. 

شیر گور خری را شکار کرد و شکم آن را پاره کرد. روباه مکار با روده گور خر، شیر را محکم بست. خورشید که بالا آمد، در اثر گرما روده خشک می شد و به شیر فشار می آمد و نعره می کشید. 

موشی نزد شیر رفت و گفت: من می توانم ترا نجات دهم . 

او شروع به خوردن روده کرد. شیر آزاد شد، ولی از آن جنگل فرار کرد. 

اهالی جنگل علت را پرسیدند.

شیر گفت: در جایی که روباه ببندد و موش باز کند، جای ماندن نیست!!

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.