دنیا چقد میتونه جای بهتری باشه وقتی بی توقع محبت کنیم وقتی همه موجوداتو دوست داشته باشیم و برای اینکار اول باید خودمونو دوست داشته باشیم تا خودتو دوست نداشته باشی نمیتونی عشقتو نثار اطرافیانت کنی خودتونو دوست داشته باشین از زندگی لذت ببرین ادامه مطلب ...
انسان ها زمانی دچار مرگ تدریجی می شوند که امیدشان از دست رفته باشد ، این نا امیدی می تواند عوامل مختلفی باشد ، یکی به به خاطر پول ویکی به خاطر بیماری و شایدم به خاطر عشق و عوامل مختلف دیگر ، و گاهی اوقات با خودم فکر میکنم چقدر دنیا و آدم هایش بی رحم شده اند ، مردی را دیدم که به خاطر نداشتن پول دارو زنش تو آغوشش جان داد ، کودکی بی گناه کنار خیابان رها شده بود ، بازی نقاب ها بی داد می کند ، جنازه ای کنار خیابان پیدا شد ، کشتن حیوانات بی گناه شده تفریح سنگدلان ، سنگ قبرها میلیاردی شده ، خیانت ها زیاد شده ادامه مطلب ...
چند روز پیش در محل گلزار شهدای شهر قم کنار قبر همسنگرها با جمعی از دوستان، قدم می‌زدیم، خاطرات جنگ را تعریف می‌کردیم و برای هر یک از رفقای شهید خود فاتحه‌ای قرائت می‌کردیم.
و بنا به یک عادت ناپسند درباره افرادی و یا به عبارت دیگر اشراری که دستی در سیاست دارند نیز سخن می‌راندیم.
بله از سیاستمدارها هم می‌گفتیم.
یکی از صالحین وارد مصر شد آهنگری را ملاقات کرد که با دست خود آهن سرخ کرده را از کوره بیرون می آورد و حرارت آهن به او صدمه نمی رساند ، با خود گفت : این مرد البته یکی از اوتاد است. پیش آمد سلام کرد و گفت:
ای بنده خدا ،به حق آن کسی که این کرامت را به تو داده دعایی درباره من بنما. آهنگر چون بشنید بگریست و گفت:
ای مرد، آن گمان که به من بردی خطا است. من خود را از صالحین نمی دانم .