مد و پوشاک

مد و پوشاک ایران و جهان

مد و پوشاک

مد و پوشاک ایران و جهان

استکبار

 استکبار ،از کبر است و کبر ، آن حالتی در انسان است که بر اثر خودپسندی، خویش را برتر از دیگران ببیند.یعنی خود را بزرگ میبیند و دیگران را کوچکتر از خود .نگاه او به دیگران نگاهی از بالا به پایین است .در کبر فقط خود انسان مطرح نیست زیرا باید شخص یا اشخاصی دیگر باشند که ان فرد مستکبر خود را بالاتر از انان بداند.چه کسی خود را بزرگتر از دیگران میداند ؟انسانی که توهم حقیقت بودن و کامل بودن را برای خود فرض کرده است . ادامه مطلب ...

مهربانی

  مهربانی ،عملی نیست که انجام میدهیم ،بلکه چگونگی انجام عملی است که انجام میدهیم.میتوان به نیازمند کمک کرد و این عمل را با مهربانی انجام داد یا چهره ای عبوس و رفتاری زننده ،میتوان با مهربانی نگاه کرد و میتوان با تنفر نگریست ،میتواند کلامت را با روح مهربانی صیقل بدهی یا انرا به تخریب و اهانت الوده کنی و با شعله های خشم به اتشی سوزان تبدیل کنی.مهربانی یک چیز بیرونی نیست که گاهی از ان استفاده کنیم و گاهی انرا کنار بگذاریم ،مهربانی همچون چشمه ای از درون انسان میجوشد و تمام بودن و رفتار و گفتار او را تحت تاثیر قرار میدهد.اما این چشمه چگونه میجوشد و چگونه بسته میماند؟ ادامه مطلب ...

جاذبه و دافعه

 جذب شدن به معنای دفع شدن از چیزی دیگر است .از چیزی جدا میشویم تا به چیز دیگری برسیم ، همین جذب و دفع ،خود حرکت است و حرکت یعنی حیات و جاری بودن .نمیتوان همواره در حال جذب بود همچنانکه نمیتوان همواره در حال دفع بود.این حرکت در دو بعد مشهود است اول در بعد درون وقتی که از جهل به علم روی میکنیم و از نور به نور غلیظ تر و درخشانتر ،وقتی از متغییرها به ثبات حرکت میکنیم ،وقتی از نقابها و فریب ها به صداقت و خود بودن حرکت میکنیم و...در شکل بیرونس که به نوعی ظهور همان تغییرات در درون است ادامه مطلب ...

شکستن

 دلتنگی را نمیتوان نوشت...دلتنگی را نمیتوان در ظرف کلمه ها جای داد...ظرفهای دل شکننده است و نازک....دلتنگ که میشوی عقل خاموش میشود و حواست هست اما در ابهامی که به درک نمیرسد...و تو تنها دلت میخواهد تا انتهای دنیا فقط بروی...از زیبایی خیره کننده ی صخره های جلبک بسته...از نوازش اب پای زبری سنگ...از ترانه ی پرنده ای که بالهایش را باد به پرواز میرساند...باور کن دلتنگی را نمیشود نوشت..نمیشود فریاد کرد.نمیشود حتی در خلوت سکوت با ان گام برداشت..دلتنگی شاید در مرز بودن و نابودن باشد ..انجا که میدانی ..ندانستن را . ادامه مطلب ...

با گاندی

 در کوچه باغهای اندیشه گام برمیدارم و سادگی مردی از جنس خورشید مرا به خود فرا میخواند .."زیبایی حقیقی در خلوص قلب است"و قلب مرکز انسانیت انسان است و وقتی که خالص باشد از هر متغییری پاک شده و یعنی خود سرشت است همان خورشیدی که نفس حضرت رحمانیت به مهربانی در خاک نشاند...."چشم در برابر چشم دنیا را نابینا میکند" گر چه میتوان در برابر رفتاری ناپسند همان رفتار را به جهت مجازات فرد خاطی انجام داد اما اگر قلبت از نور الهی لبریز باشد جز بخشش و مهربانی نتوانی که پیامبر رحمت ،بدی را به نیکی پاسخ میداد و ایات نور بر این رفتار تاکید نموده اند که از کوزه همان طراود که در اوست.." ادامه مطلب ...