برای حفظ آرامش درونی باید خودمان باشیم و نقاب هایی که به صورتمان زده ایم را برداریم.
در بسیاری از مواقع با رخ دادن یک اتفاق ناگهانی، خودمان را گم می کنیم و آنقدر استرس و نگرانی را به درونمان راه می دهیم که هیچ فردی با هیچ راهی نمی تواند کمکمان کند.
یکی از واقعیت های زندگی که باید آن را بپذیریم همین تنهایی هایمان می باشد.
دغدغه و مشکلاتی که خودمان به تنهایی آن ها را به دوش می کشیم و آن قدر سنگینی بار آن ها آزارمان می دهد که خسته و کلافه روزهایمان را سپری می کنیم.
درونمان آشفته و درهم می باشد.
نه شوقی برای آینده داریم و نه حالی برای این روزها.
برای حفظ آرامش درونی باید خودمان باشیم و نقاب هایی که به صورتمان زده ایم را برداریم.
در بسیاری از مواقع با رخ دادن یک اتفاق ناگهانی، خودمان را گم می کنیم و آنقدر استرس و نگرانی را به درونمان راه می دهیم که هیچ فردی با هیچ راهی نمی تواند کمکمان کند.
یکی از واقعیت های زندگی که باید آن را بپذیریم همین تنهایی هایمان می باشد.
دغدغه و مشکلاتی که خودمان به تنهایی آن ها را به دوش می کشیم و آن قدر سنگینی بار آن ها آزارمان می دهد که خسته و کلافه روزهایمان را سپری می کنیم.
درونمان آشفته و درهم می باشد.
نه شوقی برای آینده داریم و نه حالی برای این روزها.
آرامش درون یعنی آرامشی که ما در خودمان و درونمان ایجاد می کنی.
احساس سبکی و آزادی و هر آنچه برایمان آسودگی خاطر به وجود بیاورد.
فکر کنید صبح یک روز بهاری با نور خورشیدی که تمام فضای اتاقتان را روشن کرده است بیدار می شوید.
برای همچنین صبحی که با خوشحالی بیدار شده اید، کمتر چیزی پیدا می شود که بتواند ناراحتتان کند، جز افکارتان.
احتمالا شما هم افسردگی صبحگاهی را تجربه کرده باشید.
صبح هایی که به محض بیداری خودمان را مورد هجوم افکار منفی می بینیم و در جایی خیره می شویم و به اما و اگرها و شایدهایمان فکر می کنیم!
این افسردگی در اغلب ما آدم ها احساس بد ایجاد کرده است و آن را تجربه کرده ایم.
به همین خاطر است که می گوییم آرامش باید از درون باشد تا به ما و درونمان احساس خوبی بدهد.
آرامش باید در ما رخنه کند و چیزی جز شادی و آرامش برایمان نداشته باشد.
دست از افکارهای بی سر و ته بردارید و خودتان را مجاب کنید که نگرانی برای اتفاقی که هنوز رخ نداده، بی دلیل است.
خودتان را در دنیای نادانی ها غرق نکنید و با یک حرکت مثبت و سازنده خودتان را از چاله های خودساخته نجات دهید.
زمانی که می توانید تا به این حد به افکار منفی اجازه خودنمایی بدهید، چرا خودتان را با افکار مثبت غرق نمی کنید؟
برای این که صبحتان را به خوبی شروع کنید، فقط کافیست با خوشحالی از رختخواب جدا شوید!
با انگیزه صبحتان را شروع کنید و یک لبخند محکم و قاطع به خودتان بزنید.
کافیست با چیزهای کوچک خلقتان را تنگ نکنید و در محیط کار شاد و با انرژی باشید.
لازم است برای خودتان ارزش قائل باشید و روزتان را با حاشیه ها خراب نکنید!
به همین سادگی می توانید یک روز خوب برای خودتان بسازید منتها نمی دانیم چرا ما آدم ها به محض بیدار شدن دغدغه هایمان را با خودمان حمل می کنیم و از همان صبح خلقمان تنگ است.
برای حفظ آرامش درون باید درهای ذهنتان را به روی هر مسئله ای ببندید و خودتان را از هر قید و بندی رها سازید.